دلنوشته ها...

يكشنبه, ۸ مرداد ۱۳۹۶، ۱۲:۰۷ ق.ظ

درد مهندس بودن

کشورمون یه جوری شده که انگار مهندس بودن یه عیبه. وقتی به یکی میگی من مهندسم معمولا جواب طرف اینه که آخی، با بیکاری میخوای چی کار کنی یا این که با 2 میلیون تومن حقوق چه جوری میتونی زندگی تو بگذرونی و یا می خوان بدونن که ریشه این اشتباه کجا بوده که نفهمیدی این اصل رو که تو اگه درسِت خوبه باید بری پزشکی. به شخصه خسته شدم از فصل تابستون و پیشنهاد های نزدیکان برای انصراف از مهندسی و خوندن برای پزشکی. دیگه اصلا اهمیتی نداره که علاقت چیه و استعدادت تو چه زمینه ایه. اگه درست خوبه و میخوای متناسب با تلاشی که می کنی درآمد داشته باشی تنها گزینه ای که پیش روته دکتر شدنه. دیگه مهندس صرفا یک پسونده که تفاوت چندانی با پسوندهایی مثل آقا یا خانم نداره.

اوضاع وقتی ترسناک تر میشه که بری عاقبت کارتو از نزدیک ببینی. کارآموزی تو یه شرکت دولتی که زیرمجموعه شرکت نفته. تلف شدن وقت، سردرگمی، بحث های متفرقه و بی فایده، استراحت های طولانی و پیجوندن کار بیشترین اتفاقاییه که تو یه چنین جایی میبینی. جایی که خود سیستم بهت میگه بشین و هیچ کاری نکن چراکه پول نفت جای همه کار می کنه. جایی که همه پای سفره نفت نشستن و پول رو به خاطر کاری که انجام میدن نمی گیرن بلکه به خاطر تعداد ساعتایی که پای سفره نشستن میگیرن. البته نمی خوام تلاش کارکنان دولتی را زیر سوال ببرم و بلکه مشکل اساسی من با سیستم اشتباه و بدون راندمان دولتی است.در واقع فضا طوریه که حتی با پشتکارترین و باهوش ترین هارم وارد این سیستم کنید سیستم آن ها را هم به تدریج در خود حل می کنه. البته هستند کارمندانی که حتی بیش از وظیفه خود کار انجام می دهند و سعی در تغییر این سیستم دارند ولی تعدادشان اندک و دامنه تاثیرگذاریشان کنترل شده و محدود است.

گذراندن کارآموزی در این شرکت دولتی برای من فرصتی بود تا به این نتیجه برسم که تا آخر عمر از کار دولتی فاصله بگیرم. هم چنین بخشی از جواب سوالی که همیشه گوشه ذهنم بوده و مرا درگیر خود کرده را بگیرم. چرا با وجود سرمایه عظیم نفت ایران پیشرفت نمی کند؟ سعی می کنم در آینده بیشتر راجع به کار کردن تو این شرکت دولتی بنویسم.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ مرداد ۹۶ ، ۰۰:۰۷
حمیدرضا ...
جمعه, ۱۶ تیر ۱۳۹۶، ۰۳:۴۴ ب.ظ

تعصب

وقتی میخوایم یا یکی وارد بحث بشیم اول قرار میذاریم که عینک تعصب را کنار بذاریم و سعی کنیم با منطق و عقل وارد بحث بشیم. احتمالا اول بحث همه معتقدیم که من که متعصب نیستم و مشکلی ندارم ولی مشکل از جایی شروع میشه که بخشی از اعتقاداتمون و باور هامون زیر سوال میره و نمی دونیم باید چیکار کنیم. مخصوصا اگه طرف مقابل اطلاعات خوبی از اعتقادات ما داشته باشه و از هر دری که بخوایم وارد بشیم و خودمونو از زیر فشار حملات پی در پی طرف مقابل خارج کنیم بازم چاره ای جز پذیرفتن کلام طرف مقابل نداریم. اینجاست که معلوم میشه که چقدر میتوانیم تعصب را کنار بگذاریم و یا به قول روانشناس ها بالغمونو چقدر توانمند کردیم.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ تیر ۹۶ ، ۱۵:۴۴
حمیدرضا ...
پنجشنبه, ۱۵ تیر ۱۳۹۶، ۰۴:۲۵ ب.ظ

خوشبختی

مروز عکسی از یکی از دوستانم دریافت کردم که نقله قولی از خورخه لوییس بورخس آورده بود. "بزرگترین گناهی که یک انسان می تواند مرتکب شود مرتکب شده ام.خوشبخت نبوده ام."نمی دانم این نقله قول صحت دارد یا نه ولی این جمله مرا به فکر انداخت.آیا ما به این جهان آمده ایم که خوشبخت باشیم یا نه جهان صرفا پلی است به جهان دیگر و محلی برای آزمایش .جایی که لحظه ای خوشبختی را لمس می کنی و لحظه ای بعد خودت را در اوج درد و نا امیدی میبینی. شاید خاصیت دنیا این است که خوشبختی دایمی را حس نکنی. صرفا باید مشخص شود که تو برای خوشبختی دایمی شایسته هستی یا نه.

این که خوشبختی چگونه به دست می آید همواره سوالی بوده که ذهن بشریت را درگیر کرده.این حس درونی است که ما را به آینده امیدوار می کند. خوشبختی وقتی بدست می آید که ما یاد بگیریم از مسیری که برای رسیدن به هدف طی می کنیم لذت ببریم و احساس رضایت بکنیم. این هدف باید ارزشمند و شایسته دفاع کردن باشد. هدفی که نتوانیم خودمان را برای جنگیدن برایش قانع کنیم نمی تواند رضایت بخش باشد. هر چه این هدف واضح تر باشد و شیرینی آن قابل درک تر باشد برای روح ما ارزشمند تر است.اهدافی که صرفا خیالی باشند و ما هیچ درکی از آن نداشته باشیم نمی توانند برای ما انگیزه قدرتمندی باشند.اگر بتوانیم آن هدف را تجسم کنیم و  حلاوت آن را هر لحظه در مسیر حس کنیم می تواند شور و پیش برنده ای باشد برای حرکت رو به جلو.هم چون دونده ای که در هر قدم تلاش خود مدال طلا را بر گردن خود حس می کند. یا مادری که شیرینی داشتن فرزند و بزرگ کردن آن را هر آن در ذهن دارد. با هم چون عاشقی که شوق وصال و هم نشینی با معشوق او را از خود بیخود می کند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ تیر ۹۶ ، ۱۶:۲۵
حمیدرضا ...
پنجشنبه, ۱۵ تیر ۱۳۹۶، ۰۴:۲۱ ب.ظ

سیستم آموزشی فنلاند(بخش دوم)

پی نوشت: این بحث در ادامه متن سیستم آموزشی فنلاند(بخش اول) می باشد که در صورتی که آن متن را مطالعه نکرده اید بهتر است اول به آن مراحعه فرمایید. در این بخش سعی می کنم سیستم آموزشی فنلاند را از زاویه ای دیگر بررسی کنم.

پی نوشت: در این متن ممکن است برخی مطالب تکراری باشد که برای حفظ پیوستگی متن لازم است. به همین خاطر امیدوارم که این تکرار مکررات باعث آزردگی مخاطب نگردد. اگرچه سعی بر این است که این سیستم را از نگاه دیگر بررسی کنیم.

در بخش اول سیستم آموزشی فنلاند را از منظر هدف گذاری بررسی کردیم. حال سعی می کنم بیشتر به بحث ابزار و بخش انسانی بپردازبم. در سیستم آموزشی فنلاند سعی بر این است که برای شغل معلمی از افراد باسواد و کارآمد استفاده شود به همین منظور افرادی که متقاضی معلمی هستند لازم است که از فیلتر های زیادی بگذرند تا به این شغل نایل شوند. گرفتن آزمون های چندباره و هم چنین دوره های آموزشی طولانی باعث می شود که افرادی متخصص  وظیفه معلمی  و تربیت نسل بعد را برعهده بگیرند. معلم باید حداقل دارای مدرک کارشناسی ارشد باشد تا بتواند شرایط لازم را احراز کند. این شرایط نسبتا سخت باعث شده شغل معلمی از مقبولیت و احترام اجتماعی بالایی در بین مردم برخوردار باشد.این شرایط باعث می شود افراد شایسته تری به این شغل روی آورند.اگرچه  ساعت کاری مدارس نسبت به بقیه کشورها پایین تر است و از تعطیلات بالایی نیز برخوردارند ولی حقوق و مزایای مناسبی به آن ها تعلق می گیرد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ تیر ۹۶ ، ۱۶:۲۱
حمیدرضا ...
پنجشنبه, ۱۵ تیر ۱۳۹۶، ۰۴:۱۸ ب.ظ

نظام آموزشی فنلاند

پیش نوشت: چند وقتی است که به تحقیق و پژوهش راجع به نظام های آموزشی علاقه مند شدم. فنلاند صاحب یکی از برترین نظام های آموزشی جهان است که همواره یکی از بالاترین استاندارد ها را در نظام آموزشی دارا بوده است. به همین دلیل علاقه مندم بخشی یافته هایم را در رابطه با سیستم آموزشی فنلاند در این جا ثبت کنم.

پیش نوشت: من به شخصه فکر می کنم که یکی از موثرترین راه ها برای  برون رفت ازین وضع نه چندان خوب کشور که هر از چندگاهی شاهد فساد یا بی فرهنگی یا سایر مشکلات هستیم کار بر روی سیستم آموزشی کشور است. چون به هر حال این سیستم آموزشی است که نقش اصلی را در تربیت نسل آینده دارد. همواره کار ریشه ای و بنیادی است که می تواند تاثیر پایدار داشته باشد. سیستم کشور اگر کارآمد باشد می تواند این کودکان معصوم که خدا قطعا برای هدفی آفریده(بدون شک هدف خدا از آفرینش انسان ها بیکاری  و اعتیاد نبوده است.) در مسیر درست قرار داده و انسان هایی درست و کامل که در جای درست خود قرار گرفته اند تربیت کند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ تیر ۹۶ ، ۱۶:۱۸
حمیدرضا ...