دلنوشته ها...

۲ مطلب در بهمن ۱۳۹۷ ثبت شده است

يكشنبه, ۲۸ بهمن ۱۳۹۷، ۰۸:۳۸ ب.ظ

حرکت و سکون

آب همیشه از سکون گریزونه. تا راه فراری پیدا می کنه، سریع شروع به حرکت می کنه. اگر هم مدت زیادی ساکن بمونه، فاسد و کثیف میشه. به نظرم روح ما هم مثل آب می مونه. همیشه تمایل داره که حرکت کنه و فعالیت داشته باشه. اگه تحرک و پویایی نداشته باشه، فاسد میشه. حال خوبشو از دست میده. پژمرده و افسرده میشه. به نظرم نباید خیلی ساکن بمونیم اگه میخوایم حالمون خوب بمونه.


منِ درون گرا،وقتی زیاد تنها میمونم، ناامیدی و حس بد وجودمو فرا میگیره. باید برم سراغ کارام یا با دوستام یه مدتی رو بگذرونم تا دوباره حالم خوب بشه. یعنی بیکاری و بی هدفی، کلا منو ناامید می کنه. ولی صحبت با دوستان و کاری رو دنبال کردن، دوباره انگیزه رو به وجودم تزریق می کنه. البته همه مثل هم نیستند. شاید چیزی که حال منو بد میکنه حال یکی دیگه رو خوب کنه. ولی شروع یه کار و فعالیت میتونه دوباره انرژی رو به آدم برمی گردونه. 
به افسردگی هم میتونیم همین جوری نگاه کنیم. کسی که افسرده هست، هر چی بیشتر تو حال خودش فرو میره، افسرده تر میشه. یه جایی باید این زنجیره معیوب پاره بشه تا حال خوب آدم برگرده. نکته شاید ترسناک اینه که هر چقدر انرژی کمتر بشه، به انرژی و تکانه بیشتری برای حرکت دوباره نیازه. به خاطر همین، هر چه زودتر شروع کنیم، کارمون برا حرکت راحت تره.
۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ بهمن ۹۷ ، ۲۰:۳۸
حمیدرضا ...
سه شنبه, ۱۶ بهمن ۱۳۹۷، ۰۵:۱۳ ب.ظ

انسان

بیاین یه لحظه فکر کنیم که هنوز انسان های اولیه مثل نئاندرتال ها منقرض نشده بودن و الان کنارمون داشتن زندگی می کردن و تعدادشونم قابل توجه بود. حالا تو این دنیا، به نظرتون چه جوری باهاشون برخورد میشد؟ احتمالا دنیای عجیبی بود. بعضیا اعتقاد داشتن که اینا هیچی نمیفهمن و نباید هیچ حقی داشته باشن. اونا باید برده ی ما انسان ها باشند و هیچ حقی بیشتر از حیوان ها نباید داشته باشند و احتمالا نسل کشی های گسترده در عاقبتشون بود(البته این یه نظریه جدیه که نسل کشی دلیل اصلی انقراضشون در چند ده هزار سال پیشه). یعنی مشابه حیواناتی مثل الاغ و اسب باید در اختیار ما باشند. از طرف دیگه هم احتمالا یه سری دیگه میگفتن که اونا مثل ما انسان هستند و باید حقوق انسانی وجود داشته باشه و از آنها باید حمایت بشه. کلی کمیته و سازمان هم به وجود میاد که از حقوق نئانتدرتال ها حمایت کنه.
در این دوران باید به این مسئله اخلاقی پاسخ میدادیم که چگونه باهاشون رفتار کنیم. این موجودات از طرفی مثل ما انسان هستند و شباهت های بسیاری داریم با هم دیگه. سخته با موجودی مثل حیوان رفتار کنی که حداقل از لحاظ ظاهری شبیه خودته. ولی از طرف دیگه، مثل ما فهم و شعور ندارند و از لحاظ آگاهی و تفکر یک پله از ما پایین ترند. احتمالا هیچ وقت هم متوجه نمیشیم که چقدر آگاهی دارند و اصلا متوجه رفتار ما میشن یا نه.
حالا بیاید بریم به چند ده سال آینده. جایی که هوش مصنوعی به جایی رسیده که دیگه در فهم و خرد یه پله از ما جلو تره و البته چنین روزی خیلی هم از ما دور نیست. ما در دورانی زندگی می کنیم که هوش مصنوعی آهنگ و فیلم نامه خلق می کنه و چیزی نمونده که تست تورینگ رو رد کنه تا بدون این که ما متوجه بشیم مثل یک انسان با ما تعامل کنه و هزاران اتفاق دیگه. خب در آن زمان کارهایی که اون انجام میده از سطح فهم ما بالاتره و چنین موجودی دیگه فرمان پذیر نیست. زمانی که ما در چشم اون خیلی تفاوتی با بقیه حیوانها نداریم. تفاوتمون با حیوونا از نگاه اون مثل تفاوت میمون و دلفین با گربه و الاغ از نگاه ماست. به نظرتون اون با ما چطور رفتار می کنه در حالی که دیگه احتمالا به ما انسان ها نیازی نداره. ما چگونه باید باهاش کنار بیایم؟ حالا دیگه ما تنها موجود عاقل این دنیا نیستیم. بلکه در مقابلش احتمالا احساس حقارت می کنیم. احتمالا در اون دوران، بعضیها خودشون رو با این دوران وفق میدند. ولی بعضی دیگه از انسان ها، معنای زندگی رو از دست میدند و به ناامیدی فرو میرند. برای انسانی که همیشه بر مسند پادشاهی موجودات عالم نشسته سخته بخواد ازش پایین بیاد. اونهم توسط مخلوق خودش. پس انسان چطور باید در اون دوران زندگی کنه؟ 
۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۶ بهمن ۹۷ ، ۱۷:۱۳
حمیدرضا ...